محمدصادق زمانی

نویسنده، شاعر، مشاور رسانه ای

شعرها و نوشته ها

گفتم که مجنون می‌شوم صدبار بدتر گفتی که لیلی می‌شوم، این هم به آن دَر! گفتم که بی‌تابم نکن طاقت ندارم می‌سوزد این بی‌تابی‌ام هم بال و هم پَر گفتی که در بی‌تابی‌ات من هم شریکم «یک،یک» …

۳۰ تیر ۱۳۹۸

عشق، رقص خدا در سلول‌های انسان است… هنگامی که خدا در سلول‌های آدمی، با ابهت و جذبه‌ی دلربایِ کبریایی‌اش، حلول می‌کند و به رقص در می‌آید، آدمی عاشق می‌شود. خدا سرمست از عاشق شدن انسان، می‌رقصد و …

۳۰ تیر ۱۳۹۸

در من نفس می‌کشی زنده می‌مانم… در من سکوت می‌کنی شاعر می‌شوم… در من نماز می‌خوانی به معراج می‌روم در من پریشان می‌شوی باد می‌شوم در من درد میکشی مرد می‌شوم… محمدصادق زمانی

۳۰ تیر ۱۳۹۸

به قلم: محمدصادق زمانی در نظام اداری کشور ما تیپ‌های شخصیتی گوناگونی مشاهده می‌شوند که هر کدامشان ویژگی‌های منحصر به فرد خودشان را دارند و نقش خاصِ خود را ایفا می‌کنند. یکی از این تیپ‌ها «موریانه» است …

۳۰ تیر ۱۳۹۸

شهر ما خانه‌ی ما نیست خودت می‌دانی عاشقی کار شما نیست خودت ‌می‌دانی عشق، اینجا به مکان یا به زمان محدود است شهر ما اهل وفا نیست، خودت می‌دانی نَفَسی نیست در اینجا که بخواهی بکشی چون …

۳۰ تیر ۱۳۹۸

سوگند به یلدا به شب عشق، به سرما سوگند به فالم به دگرگونی حالم یلدای تُهی از تو برایم پُر پوچ‌ترین قصه‌ی دنیاست پُر پوچ‌ترین قصه‌ی دنیا! محمدصادق زمانی

۲۴ تیر ۱۳۹۸
123