عشق معظّم
میخواهمت عجیب! که عشقت مُعظّم است
باید کنار من تو بمانى، مسلّم است!
این حس که در وجودِ پُر از حسِ من به توست
عشقست یا جنون؟! تو بگو! یا که یک غم است؟!
با آنکه در تمامِ زمانم تو با منى
احساس میکنم که زمانم پُر از کم است!
از عشق، گاه مشهد و گاهى چو بیستون
گاهى خرابتر دلِ من از خودِ بَم است!
دنیا بهشت میشود از رسم عاشقان
هرکس که عاشقى نکند در جهنّم است!
شعر: محمدصادق زمانی
۲۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاهها
جعفری
3 آبان 1402 - 08:32شور عشق در وجود عاشق،چون خونی تازه در رگش می جوشد.
بسیار عالی استاد گرامی🌹
دیدگاه خود را بنویسید