پنج دقیقه گذشت؛ خدایی وجود ندارد!
آقایان و خانمها! این چیزی که در دستان من میبینید، یک ساعت است. من براساس حرکت ثانیهشمارهای این ساعت پنج دقیقه زمان میگیرم ودر این پنج دقیقه از خدا میخواهم که جان مرا بگیرد…»
نفسهای حاضران در سینه زندانی شد! چشمهای نگران مؤمنانِ به وجود خدا، منتظر پاسخ قاطعِ خداوند بود.
– «آقایان و خانمها! پنج دقیقه تمام شد و من هنوز زندهام. پس خدایی وجود ندارد.»
این دیالوگ در سکانس آغازین فیلم «بُرد» و از زبان نقش اوّل این فیلم که شخصیت «موسولینی» را بازی میکند بیان میشود. در اینسکانس، موسولینی هنوز به قدرت نرسیده و یک فعّال سیاسی است که رهبری یک حزب کمونیستی را بر عهده دارد. «بنیتو موسولینی» رهبرفاشیست و دیکتاتور بزرگ ایتالیا را کمتر کسی است که نشناسد. این فیلم سینمایی، زندگی واقعی و مستند او را به تصویر میکشد.در ادامهیفیلم، دختر جوانی به نام «آیدا دالسر» شیفتهی روحیّات و شخصیّت موسولینی میشود، موسولینی هم طی برخوردی اتّفاقی که با این دخترجوان دارد، خودش را شیفته و دلدادهی او نشان میدهد.
به مرور، ارتباطات بسیار نزدیکی بین آنها شکل میگیرد. در این گیرودار، موسولینی تصمیم به انتشار یک روزنامه میگیرد، امّا به دلیل مشکلاتمالی نمیتواند کاری انجام دهد. آیدا در حرکتی فداکارانه وسایل منزلش را میفروشد و پول آن را به موسولینی میدهد تا روزنامهاش جان بگیرد. موسولینی از او خواستگاری میکند و با قاطعیّت میگوید که تا لحظهی آخر کنار آیدا میماند. در این گیرودار، یک روز که آیدا برای ملاقاتموسولینی به دفتر کارش میرود متوجّه میشود که او زن و بچّه دارد! موضوعی که موسولینی آن را از آیدا پنهان نگه داشته بود. امّا باز با اینحال، آیدا وجود همسر او را میپذیرد و اعتراضی نمیکند. آیدا از موسولینی صاحب یک فرزند میشود، امّا وقتی ماجرا را به او خبر میدهددرکمال ناباوری با عدم پذیرش موسولینی روبهرو میشود.
موسولینی پلّههای کسب قدرت را یکی پس از دیگری پشت سر میگذارد. آیدا به هر دری میزند که همسرش (موسولینی) او را طرد نکند. او که ازهمه جا ناامید شده بود، دست به افشاگری میزند. موسولینی به قدرت میرسد و اوّلین اقدامش دستگیری آیدا و پسر اوست. آیدا در آسایشگاهبیمارانِ روانی حبس میشود و پسرش در زیرزمین کاخ موسولینی زندانی! آیدا دالسر در همان تیمارستان جان میبازد و پسرش نیز که در ۲۰سالگی به دستور موسولینی به بیمارستانِ روانپریشها منتقل شده بود در همانجا میمیرد، این در حالی بود که موسولینی در تمامِسخنرانیهایش با هیجان و حرارت خاصّی از «رعایت حقوق مردم و دیگران» دم میزد!
▪️سکانس پایانی فیلم: موسولینی که با هیتلر متّحد شده بود در جنگ شکست خورد و از حکومت ساقط شد. مجسّمهی او را به زیر کشیدند و بایک دستگاه پِرس خرد کردند. همزمان با خرد شدن مجسّمهی موسولینی، دیالوگ او در سکانس نخست فیلم پخش شد:«آقایان و خانمها! پنجدقیقه تمام شد، خدایی در کار نیست».
او فراموش کرده بود که پنج دقیقهی خدا با پنج دقیقهی ما انسانها فرق دارد!
* تحلیل و قلم: محمّدصادق زمانی
دیدگاهها
منصوره جعفری
17 خرداد 1402 - 00:19با درود و احترام:
بنیتو موسولینی» روزنامهنگار بود، اما خیلی زود راهی کاملاً متفاوت برای زندگیاش انتخاب کرد و نهایتاً به «اولین دیکتاتور فاشیست اروپا در قرون جدید» تبدیل شد. «موسولینی» به وضوح میگفت: فقط وقتی قوی میشویم که هیچ دوستی نداشتهباشیم. او به فاشیسم باور داشت و معتقد بود که این مکتب فکری و نظام حکومتیِ خودکامه، میتواند راه را برای اجرای تمام ایدهها و اهدافش هموار کند.
غافل از اینکه در مکتب او هیچ جایگاهی از وجود خدا و زمان بندی بی نفصش،وجود نداشت.
آزاده متکلمی
8 خرداد 1403 - 21:07فیلم بسبار زیباست ساخته کارگردان marco Bellocchio میباشد از این کارگردان عالی ایتالیایی فیلم estrnanotte معرفی کنید تاریخ دهه 70_80 میلادی ایتالیا راجع به دبیرکل حزب دموکرات مسیحی انسانی والا که شما باید تحقیق کنید چرا و بدست چه کسانی و قدرت هایی کشته شد و کلا تاریخ ایتالیا تغییر کرد با سپاس
آزاده متکلمی
8 خرداد 1403 - 21:14فیلم بسبار زیباست ساخته کارگردان marco Bellocchio میباشد از این کارگردان عالی ایتالیایی فیلم estrnanotte را معرفی کنید تاریخ دهه 70_80 میلادی ایتالیا راجع به دبیرکل حزب دموکرات مسیحی Aldo Moro انسانی والا که شما باید تحقیق کنید چرا کشته بدست چه قدرت هابی .. و تاریخ ایتالیا کلا تغییر کرد با سپاس
دیدگاه خود را بنویسید