گفتم، گفتی، پر!
گفتم که مجنون میشوم صدبار بدتر
گفتی که لیلی میشوم، این هم به آن دَر!
گفتم که بیتابم نکن طاقت ندارم
میسوزد این بیتابیام هم بال و هم پَر
گفتی که در بیتابیات من هم شریکم
«یک،یک» مساوی، میشوی با من برابر!
گفتم که زیبایان یکایک بیوفایند
گفتی که تهمت میزنی؟! الله اکبر!
گفتم نمیخواهم، برو، این عاشقی را
گفتی که کُفران میکنی، بر عشقْ کافر؟!
مجنون شدم، لیلی شدی، افسانه سر زد
خوشبختی آمد پشت در، مستانه زد دَر
من آسمانها را به عشقت فتح کردم
در کهکشانها عشق ما شد عشقِ برتر
ناگه صدایی آمد و پِلکم سبک شد
ای وای من، رؤیای من، در خواب زد پَر!
شعر: محمدصادق زمانی (از کتاب: نبودنت اینجاست خیلی!)
۳۰ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه خود را بنویسید